هیچگاه
هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد که احساس میکنی در ارتفاعات هستی
خدایا نسیم نوازش کجاست ... کویرم ، سرآغاز بارش کجاست بیا تا به لبخند عادت کنیم ... به این راز پیوند عادت کنیم بیا ساده مثل چکاوک شویم ... بیا باز گردیم و کودک شویم
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد.کس جای در این منزل ویرانه ندارد.دل را به کف هر که دهم باز پس آرد.کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
افرین به عشق به عاشقی .نفرین به بخت و سرنوشت . به اون نگاه که عشقتو . تو سرنوشت من نوشت . نفرین به من نفرین به تو . نفرین به عشق من و تو . به ساده بودن منو . به اون دل سیاه تو..........
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد
قلبت رو خالی نگه دار اگر هم روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد به او بگو که تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم ..... زیرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز دارم
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست.
آواره شدن ,حکایت سختی نیست.
از پاکی اشکهای خود فهمیدم .
لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!
اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!
اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد!
غم تنها ترین تنهای دنیا تویی زیباترین زیبای دنیا
تو مثل امید یک قناری قراری بر دل هر بی قراری
منم یلدای بی پایان عاشق تو بودی مرحم زخم شقایق
تویی لالایی خواب خوش آواز بالم را مشکن در اوج پرواز
نگاهت را می پرستم ای نگاره فدای تار مویت هر چه دارم
دیگر اگر گریان شوی ، چو شاخه ای لرزان شوی، در اشکها غلطان شوی
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر محرم رازم شوی ، شکسته چون تارم شوی ، تنها گل نازم شوی
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر باز گردی از سفر ، آواره گردی در به در ، شب نخوابی تا سحر
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر باز گردی از خطا ، دنبالم آیی به هر کجا ، ای سنگدل ای بی وفا
دیگر نمی خواهم تو را
امشب آسمان بی ستاره ام امشب رودخانه ی بی ماهی ام
امشب مجنون بی لیلی ام امشب فرهاد بی شیرینم
امشب بی تو خانه ی متروکه ام.
امشب زندگی برایم تلخ است امشب زندگی برایم بی مفهوم است
امشب غم تو دارم ، غم تو عزیزم.
ای کسانیکه تابوت مرا به دوش می کشید بر روی تابوتم پارچه ی سیاهی بکشید تا همگان بدانند که در این دنیا سیاه بخت بودم.
چشمهایم را باز بگذارید تا همگان بدانند که چشم انتظار بوده ام دستهایم را باز بگذارید تا همگان بدانند که آرزو به دل از این دنیا رفتم تکه یخی بر روی قلبم بگذارید تا با اولین تابش خورشید ٬ عشق را بنگرم بگویید دو دستها و پاهای مرا ببندند تا همگان بدانند که که اسیر بوده ام.
چه قدر سخته تنهایی،چه قدر سخته تنها تر شدن و چه قدر سخت و
سخت تر تنها ماندن.وقتی تنها
بودم تو شودی پناه لحظه هام ،همدم بی کسی هام،کم کم عاشقت
شدم.دیگه احساس تنهایی
نمیکردم که...که تو رفتی و منو با کلی حرف تویی دلم تنها
گذاشتی.....حالا من موندم تنها،بدون
تو،بدون تویی که،یه روزی همدم لحظه هام شودی حالا تنها موندم با
خطرت با تو بودن،اشکها و
گریه هام....
واقعا سخته یکی را دوست داشته باشی و بدونی بهش نمیرسی،چه قدر
سخت که نخوای یکی را دوست داشته باشی چون میدونی پیشت نیست
و هیچ وقت بهش نمیرسی.....
وقتی بودی ،هر روز برای دوباره بودن با تو عاشق تر میشدم ،هر روز برای
تورو خواندن،مشتاق تر میشودم،تا این عشق و شور با خداحافظی تو .....به
انتظار تبدیل شد.....
اگه میفهمیدی چی میگم شاید نمیرفتی،اگه اشکام را میدید شاید
تنهام نمی گذاشتی ،اگه....
و تمام حرفات را تو قلبم پر کردی وقتی گفتی:نمی خوام با تو باشم...
حالا هر روز به یاد خندهات به یاد لبخندهای شیرینت گریه می کنم و واسه
دوباره بودن با تو دعا.......(دوست دارم!برگرد)
امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده … تنهای تنها میون این همه آدم سخته. دلم میگیره وقتی بهش فکر میکنم وقتی نگاه می کنم وتا فرسنگها کسی را پشت و پناهم نمی بینم خسته شدم از این همه لبخند زورکی از این همه بهونه الکی ای کاش یه ذره فقط یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم سرفه نمی کردم ونمی گفتم مثل اینکه سرما خوردم اونوقت دیگه بهونه اشکام رفتن پشه تو چشمم نبود خسته ام از جواب دادن های دروغکی از اینکه به دروغ بخند مو اعلام رضایت بکنم تا کسی نفهمه روزگارم عالیه برای سوختن برای نابودی من به اینا کار ندارم دلم واسه تو تنگ شده .
تو باعث شدی یه چیزو بفهمم،
بفهمم عشق چیه؟... عاشق کیه؟
بفهمم دلم کجاست..
بفهمم وقتی کسی عاشق می شه چه حالی داره
بفهمم درد عشق چیه؟..
حالا می دونم...
می دونم عشق یعنی:
عشق یعنی تشنگی، یعنی نیاز
عشق یعنی التماس،عشق یعنی آرزو،
عشق یعنی خواستن و تلاش برای بدست آوردن ،
عشق یعنی دویدن با شور و رسیدن به مستی...
من ایمان دارم که فاصله ها روزی خواهد شکست،
و من دستم را در این روزهای دشوار دلتنگی به دست تو خواهم داد